اولین ابرهای تیره فتنه زمانی اشکار شد که پیامبر در بستر ارتحال افتاد.
علی،عمود استوار حیاتمان بر پا ایستاد ودر عین حال که خود در طوفان این حادثه می لرزید،دعا کرد:
خدا اجرتان را در مصیبت فقدان پیامبرتان زیاده گرداند،خدای متعال رسولش را با خود برد.
هر چه بود حق با تو بود در گریستن. دستهای پدر هنوز در اب غسل پیامبر بود که دستهای فتنه در سقیفه بنی ساعده به هم گره خورد و گره در کار اسلام محمدی افکند.جسد مطهرپیامبر هنوز بر زمین بود که ابرهای تیره در اسمان پدیدار شد و باران فتنه باریدن گرفت.دین در کنار پیامبر ماند و دنیا در سقیفه بنی ساعده متجتی شد
فتنه ادامه داشت ... فرزندان پیامبر را با نام اسلام و به جرم بی دین و خارجی .. می کشتند!!!تا خداوند رحمتش را گرفت
تا اخرین سلاله زهرا محفوظ بماند تا انتقام سیلی مادر را بگیرد و انتقام خون حسین ما هنوز هم لایق نشدیم .
دیروز قلب زهرا را شکستند امروز بیاییم دل زهرا را بدست آوریم که این است شاه راه رسیدن
دیروز پیمان ها را شکستند و بیاییم امروز بار دیگر عهد و پیمان خویش با پسر زهرا محکم کنیم ..
مردان علوی و زنانی فاطمی تا ظهور دولت عشق..
««اللهم عجل لولیک الفرج و جعلنا من انصاره و اعوانه و جعلنا من المستشهدین بین یدیه»»